15 و16 ماهگی پسر طلا
سلام عشقم
میدونم خیلی دیر شد.واقعا نمی رسیدم.پسرم ...
بازم میگم نازم خیلی دوستت داریم تو شیرینتر از هر چیزی که فکر میکردم هستی برای ما.عاشقتیم ...
الان ده روزه از16 ماهگی ات گذشته من الان میگم 15 و 16 ماهگی ات مبارکککک
خیلی کار های نازی انجام میدی حسابی ما رو میخندونی و سرگرم میکنی...
رقص که نگو ... کار همیشه اته...مخضوضا آهنگ نکون بده ی آرش... عاشقشی ...
تازگی ها عمه و عمو و کفش که میگی دف هم به دایره لغاتت اضافه شده عزیزم..و کلی عمه ها و عمو بهنام ذوق میکنن ...
عاشق بیرون رفتنی تا میگم ددر بدو بدو میری تو اتاق ات و کلا ه و کفش ... میاری
بستنی و اجیل هم خیلی دوست داری
تا در آپارنمان هم باز میشه سریع از پله ها میری بالا
این دفعه هم که دختر مامان شدی
اینجا هم که نگو 5 شبانه روز تب داشتی و حسابی ما رو ترسوندی
اینجا هم عمو بهنام به مبل یستت چون خیلی راه میرفتی
این چند تا عکس هم مال قبلا