روزی می رسد که...
هر وقت در هیاهوی زمانه ساعتی با کودکت خلوت کردی به خودت یاد آوری کن:این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که در دست تو آشیانه دارد در حالی که در آفتاب قدم میزنی،همیشه با تو نخواهد بود.
همینگونه این پاهای کوچکی که در کنارت میدود و با صدای مشتاقی که بدون وقفه و با هیجان هزاران بار تو را صدا میزندتا ابد نیستند.
این صورت قابل اعتماد که به طرف تو تعجب مبکند یا بازوان کوچکی که برگردن تو حلقه می شود و لبان نرمی که بروی گونه های تو فشار می آورد،دایمی نیستند.
قلب خودت را برایشان ارزانی بدار.
روزهایشان را از شادی پر کن.
در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت دو روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی برای همیشه از دست خواهد رفت.
اگر کودکی با با خرده گیری بزرگ شود،ملامت کردن را می آموزد.
با خصومت بزرگ شود،ستیزه جویی را می آموزد.
با استهزاء بزرگ شود ،کمرویی را می آموزد.
با بردباری بزرگ شود،تحمل را می آموزد.
با تشویق بزرگ شود،اعتماد به نفس را می آموزد.
با تحسین بزرگ شود ، قدرشناسی را می آموزد...
\
پسرم...
بسیار دوستت داریم