ششمین ماهگرد نفسم
آرسام ماهم
ای تماشایی ترین مخلوق زمین،آسمانی می شوم وقتی نگاهت می کنم
عشقم نیم ساله شدنت مبارککککک
چه لطیف است حس آغازی دوباره و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس
و چه اندازه عجیب است روز ابتدای با تو بودن ، و چه اندازه شیرین است امروز.........روز میلاد....روز تو.......
روزی که تو آغاز شدی .
ششمین ماهگردت مبارکککککک
عشقم،زندگیم،نفسم
آرسام ، مهسا و کوروش
اینم بابا بهروز که عاشقانه دوستت داره و به تو می باله
و اما صبح روز بعد.....
واکسسسسسسسسسسسسسسسسسسن
الهی دورت بگردم چطوری دلم مباد این لب خندون و گریون کنم
رفتیم یه کم گریه کردی و ولی زودی بابا بهروز بغلت کرد و تو هم ماشاا... انگار نه انگار خونه ام که اومدیم استراحت کردی و زودی خوب شدی
دیگه پسر مامان غذا خور شد
دکترت گفت از حریره بادوم و فرنی شروع کنم بهت بدم اما شاهزاده کوچولوی من اصلا دوست نداره و با بی اشتهایی کامل مب خوره و منم تصمیم گرفتم بهت کم کم پوره بدم که کاملا پسرم خوشش اومده و با اشتهای کاملی می خوره.
هنوز یادم نرفته ابن رو هم بگم چند روز مونده بود شش ماهت تموم بشه متوجه شدم که کاملا بطور مستقل میشینی عزیزم ولی دورادور مواظبتم
دیشب هم پدر و پسری رفتین سلمونی
منم اومدم چون میخاستم کنار عزیزم باشم موهای نازتو کوتاه کردیم
هزار ماشاا... نازتر شدی عکس هانو تو پست بعدی میزارم.