نوروز 1393
پسر خوشکل خودمی
ناز من ، نوروز 93 ، بهترین بهار زندگی مامانی بود .می دونی دیگه
چون تو گل پسرم و داشتم و با وجود تو تمام لحظه هام شیرین و رویایی بود. مرسی از اینکه هستی عششششقم
روز اول فروردین ، یعنی ساعت تحویل سال نو خونه خودمون بودیم .
ولی تصمیم گرفتیم فردای اون روز بریم سبزوار خونه ی عزیز جون ، چون همه اون جا جمع بودن و دل من هم اونجا بود ولی چون پسر کوچولوی من خیلی کوشمولو بود یه کم میترسیدم ببرمت تو جاده .
ولی بردمت و خدا رو شکر در طی سفر پسر خوبی بودی و بیشتر مسیر رو خواب بودی. اما هوا حسابی قاطی کرده بود و برف می آمد
فقط دعا میکردم سرما نخوری چون فقط یه ماهت بود.
تا ششم فروردین اونجا موندیم بعد برگشتیم تا مقدمات مهمونی ای که به مناسبت متولدشدنت در نظر داشتیم و فراهم کنیم
این هم چند تا عکس از عید امسال
اینم آرسام با پسر خاله صفا ، مهیار جون که خیلی دوست داره